ازحراج منابع نفتی نمیتوان گذشت، که همسایههای عرب ما برداشت کنند و ایران تعلل؛ آنها سرمایهگذاری و کسب درآمد کنند و ما تماشا !
چه آنکه جدی نبودن در برداشت از این میادین مشترک، مساوی است با کمک به برداشت حداکثری کشورهای همسایه، برابر است با کاهش درآمدهای حاصل از برداشت مخازن مشترک، مساوی است با فرصت سوزی به نفع همسایههای جنوبیمان؛ مساویهایی که کنار هم قرار گرفتنشان، بیلانهای منفی را برای کشور رقم میزنند.
نمونه آن، میدان نفتی اسفندیار، مخزن مشترک با عربستان است که بخش عربی آن را «لو لو» مینامد، این میدان تقریبا در فاصله 95 کیلومتری جنوب غربی جزیره خارک قرار دارد.
مخزن مشترک نفت اسفندیار در سال 1345 در تاقدیس اسفندیار توسط شرکت آیپک کشف شد. سنگ مخزن این میدان سازند گدوان (رتاوی زیرین) و نفت این میدان دارای درجه سبکی ای.پی.آی 30 درجه است.
میدان اسفندیار مشترک با عربستان دارای 532 میلیون بشکه نفت خام درجا است که با وجود دریافت صدور مجوز آن هنوز اقدامی برای توسعه و برداشت نفت صورت نگرفته است.
از حدود 6 سال قبل شرکت ملی نفت با واگذاری آن به شرکت پتروایران، این شرکت را متعهد کرد تا با توسعه فروزان، میدان نفتی مجاور آن یعنی اسفندیار را هم توسعه دهد.
اما ظاهرا پتروایران به تعهد خود در این زمینه عمل نکرده است. بهدلیل مشترک بودن این مخزن با عربستان، شورای امنیت ملی با تاکید بر توسعه آن، مجوز توسعه طرح از طریق فاینانس را صادر کرد که البته با وقفهای طولانی و در بهمن ماه گذشته از سوی مدیرعامل شرکت نفت فلات قاره به عنوان شرکت کارفرما که این میدان در حوزه عملیاتی آن یعنی خارک قرار دارد، خبر امضای قرارداد توسعهای این میدان با شرکتی از کشور مالزی
اعلام شد.
اما هنوز برداشت ایران از این میدان نفتی بلاتکلیف است؛ شرکت نفت فلات قاره اعلام میکند که این شرکت امور قراردادی را به نقطهای رسانده که شرکت ملی نفت باید آن را مورد پیگیری قرار دهد؛
دکتر غنیمیفرد که معاونت شرکت ملی نفت در امور سرمایهگذاری را عهده دار است از ارائه توضیح خودداری کرده و به همشهری میگوید: این در وظایف ما نیست؛ روند مذاکره با مالزیاییها در مرحلهای است که شرکت نفت فلات قاره باید پاسخگوی آن باشد.
عسگر جلالیان، نماینده مردم دیر و کنگان در مجلس با انتقاد از این رویه به همشهری میگوید: این میدان نفتی سالهاست که رها شده و وزارت نفت هنوز برای چگونگی برداشت از آن با مشکل مواجه است؛ این در حالیست که عربستان در حال برداشت روزانه 300 هزار بشکهای از این مخزن مشترک است.
وی، با بیان اینکه برداشت از میدان نفتی اسفندیار به اشتغال، رفاه و توسعه خارک کمک خواهد کرد، یادآور شد: دولت در حالی امور توسعهای این میدان را به یک شرکت ایرانی واگذار کرد که این پیمانکار پس از 7 سال ،مخزن را بدون رسیدن به نتیجه تحویل داد.
جلالیان همچنین بر تغییر نگرش دولت نسبت به مخازن مشترک نفت و گاز تاکید میکند.
شروط اصلی برای توسعه میدان نفتی اسفندیار، تامین منابع مالی و دسترسی به تکنولوژیهای روز است که بخش نفت کشور طی سالهای اخیر با ناکام ماندن در هر دوی آن، توسعه میدان را نیز به تاخیر انداخته است.
تاخیری که زیان آن غیرقابل برگشت خواهد بود به طوری که طرف عربی با سرعت در حال انتقال نفت به کشورش است و مسئولان نفت کشورمان به آسانی نظارهگر آن.
موضوعی که مدیر نظارت بر تولید نفت و گاز شرکت ملی نفت هم از آن نگران بوده و تاکید دارد که باید بیشترین تلاش و توجه بخش نفت به میادین مشترک معطوف شود.
« بهمن سروشی» که روند موجود در مواجهه با میادین مشترک را قابل قبول نمیداند از دولت و مجلس میخواهد که یکی از اولویتهای اصلی خود را تخصیص اعتبار خاص برای برداشت از میادین مشترک قرار دهند.
به راستی چه منطقی برای این به حراج گذاشتن منابع نفتی مشترک وجود دارد که نتیجه آن تنها منحصر به سود بردن کشورهای همسایه که به اصطلاح در رقابت با آنها هستیم؟قرار است در مرحله اول توسعه میدان اسفندیار روزانه 10هزار بشکه نفت خام و در مرحله بعدی آن 20 هزار بشکه نفت خام تولید شود که البته باید منتظر بود و دید عربستان چه سهمی از مخزن مشترک را با برداشت از «لولو» خود برای« اسفندیار» ایران باقی میگذارد تا کشور ما در زمانی نامشخص آن را برداشت کند.